توانایی کشف خصوصیات اشیا

هوش ، توانایی کشف خصوصیات اشیا and و پدیده های اطراف و همچنین روابط بین آنها است که با توانایی حل مشکلات جدید ، دو برابر می شود.

سایت شرط بندی

هوش یک سیستم با نحوه تشکیل آن تعریف نمی شود بلکه با نحوه رفتار آن تعریف می شود.

اصطلاح هوش از قدیم الایام در زبان طبیعی وجود داشته است ، که در ادبیات (ظاهراً توسط سیسرو) گنجانده شده است و (از زوایای مختلف) قدرت و عملکرد ذهن برای ایجاد ارتباطات و ایجاد ارتباط بین اتصالات را مشخص می کند: این همان چیزی است که پیوند دادن ، گرد هم آوردن دو معنی - معنای تمیز دادن و بستن (جمع کردن ، کنار هم قرار دادن). با بیان افعال و اوصاف انسان در همان زمان ، فابر و ساپینس ، هوش (حتی پس از تبدیل شدن به یک موضوع علمی) نمی تواند از یک تعریف کلاسیک ، از طریق تعیین حدود جنسیت نزدیک و تفاوت خاص ، بهره مند شود.

در روانشناسی ، هوش هم به عنوان یک واقعیت واقعی و هم به عنوان یک واقعیت بالقوه ، هم به عنوان یک فرایند و هم به عنوان یک استعداد یا ظرفیت ، هر دو شکل و ویژگی سازمان ذهنی و رفتاری است (Paul Popescu-Neveanu، فرهنگ لغت روانشناسی) یک سیستم دارای ویژگی هوشی در نظر گرفته می شود ، بر اساس رفتار سیستم ، اگر بتواند خود را با شرایط جدید سازگار کند ، توانایی استدلال ، درک روابط بین واقعیت ها ، کشف معانی و تشخیص حقیقت را دارد. ما همچنین انتظار داریم که یک سیستم هوشمند یاد بگیرد ، بنابراین عملکرد خود را بر اساس تجربه گذشته بهبود می بخشد.
جان مک کارتی و پاتریک جی هیز ، در سال 1969 ، استدلال کردند که "موجودی اگر مدل مناسبی از جهان داشته باشد ، اگر توانایی کافی برای پاسخگویی به طیف گسترده ای از سوالات مبتنی بر این مدل را داشته باشد ، اگر بتواند هوشمند باشد - و اطلاعاتی را از دنیای خارج تهیه می کند که نیاز داشته باشد و بتواند عملیات خاصی را در محیط انجام دهد که با توجه به اهدافش مجاز باشد و از نظر فیزیکی مجاز باشد. "

C. Contantinescu از تعریف زیر استفاده می کند (2007): "هوش توانایی دستکاری و کار با داده های گرافیکی ، ریاضی ، منطقی ، زبانی و انتزاعی است." نه اینکه هوش را با هوش هیجانی اشتباه بگیریم ، که نشان دهنده "توانایی آگاهی و درک احساسات خود و دیگران و مدیریت و استفاده از آنها با نتایج مثبت است". هوش با ضریب هوشی و هوش هیجانی و مهارتهایی که م componentsلفه های آن هستند (مانند همدلی یا رهبری) با ضرایب عاطفی (EQ) اندازه گیری می شوند.